پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۰۳

دلیلی

۲,۱۱۵ بازديد
سرباز آهنین زندگی انسان را با قلم جوهر و جوهر نجات می‌دهد
وندی براون , قلعه سعادت ,
پس از یک حادثه رانندگی در یکی از بزرگراه‌های میان ایالتی در نزدیکی ایالت تگزاس از ایالت تگزاس در ایالت تگزاس , یک سرباز توپخانه میدان توپخانه به " سی اس سی " , " گردان زره‌پوش " , " تیپ زرهی " , یک مرد را نجات داد . او مجبور بود از یک خودکار خودکار برای تسکین فشار ناشی از فرو افتادن انسان استفاده کند .
صحنه تصادف در یکی از بزرگراه‌های میان ایالتی در ایالت تگزاس از ایالات جنوبی ایالات‌متحده آمریکا بود . یک توپ توپخانه میدان توپخانه که به آتشبار سی , گردان زره‌پوش , هنگ توپخانه میدان توپخانه و لشکر زرهی جنگی منصوب شده‌بود , جان جف کو تور از تگزاس را نجات داد .
فورت سعادت , تگزاس - - آموزشی که از پزشکان واحد خود دریافت کرده بود برای کمک به او در نجات جان یک مرد پس از حادثه‌ای که در بزرگراه میان ایالتی در نزدیکی ایالت تگزاس از ایالت تگزاس رخ داد .
در راه بازگشت به رالی , می‌سی‌سی‌پی , یک شهر کوچک در حدود بیست و چهار مایلی شرق فورت خوشبختی , برای کریسمس وقتی که تصادف را در حدود ساعت چهار و نیم دید .
وقتی جف را دید , تگزاس که روی فرمان تراک خم شده بود از دو مرد دیگر خواست تا در را باز کنند . " کا - گاش " زخم بدی روی سرش داشت و او " سلام " را به قدیسان جدید " د / اورلئان " برد و آن را دور سرش پیچید تا از خونریزی جلوگیری کند .
او گفت که در این مرحله , او هنوز به اندازه کافی هوشیار بود که درباره آن جوک بسازد .
" خوب , این کشور کابوی است , بنابراین نمی‌دانم چه احساسی نسبت به تو دارم . "
با این حال , به زودی متوجه شد که قسمت چپ قفسه‌سینه‌اش در حال حرکت نیست و متوجه شد که یک ریه شکسته دارد . او به جیپ خود برگشت , به این امید که هنوز مقداری کمک‌های اولیه از دوران اخیر تیپ در مرکز آموزش ملی فورت ایروین , کالیفرنیا , باقی مانده‌است . به اندازه کافی فشار سینه سوزنی داشت , و یک جعبه کمک‌های اولیه و یک جعبه کمک‌های اولیه .
در حالی که آموزش او باعث استفاده از فضای باز شد , او مجبور بود سریعا ً بعد از اینکه سرنگ از دهان باز شد , سریعا ً فکر کند .
خودکار را پیدا کرد . انتهای قلم را پاره کرد و جوهر را بیرون آورد تا فقط یک لوله توخالی بود .
گفتم : " " " " " " " " " " " " " " " " "
سرباز ایالتی که تازه از راه رسید پرسید : " آیا شما یک قلم مرکب بین دنده‌های او گذاشته‌اید ? "
من دوست داشتم . " و [ نیروی نظامی ] مثل این بود : " او از داروهای مسکن استفاده نمی‌کند " و من گفتم , اوه , او احساس کرد , اما بی‌هوش است . وقتی به جیپ برگشتم , از هوش رفت چون خون زیادی از دست داده بود . "
هنگامی که آمبولانس به حدود بیست و پنج دقیقه بعد رسید , پزشکان با نجات جان مک گری گور بردند و نیروهای نظامی او را در کامیون می‌خریدند . او گفت که هنوز هم می‌ترسید که اگر اشتباهی مرتکب شده باشد , ممکن است به دنبال اقدام قانونی باشد . در مقابل , به محض آن که او به اندازه کافی بهبود یافت تا واکنش نشان دهد , با مقامات دولتی , رسانه‌ها و زنجیره فرماندهی او تماس گرفته بود - - تمام راه به سمت فرمانده تیپ وی , مایکل یورتمه می‌رفت - - و به آن‌ها می‌گفت که چقدر از اعمال او خوشحال است .
یک ایمیل در یک ایمیل گفت : " در وضعیت اضطراری , صبر فوق‌العاده و مراقبت مداوم نشان داد . " او با من حرف می‌زد و طوری رفتار می‌کرد که انگار شرایط هیچ فشاری ندارد . "

منبع سایت سربازی
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.