دوشنبه ۰۱ بهمن ۹۷ ۲۳:۵۷ ۲,۱۱۲ بازديد
وال استریت ژورنال ( New York Times ):
یکی از آژانسهای توسعه بینالمللی به او گفت : " شما این بچهها را دارید ، " این افسران ۳۰ ساله که زندگی خود را صرف آموزش تانک و عکاسی از مردم کردهاند و فکر میکنند میدانند که چطور به فقر در افغانستان پایان دهند ، در عرض شش ماه ."
به طور عجیبی ، این زمانی است که خانم بروکز به حوزه تخصص خود شیرجه میزند و میگوید که کتاب او در حال حاضر نوعی جلز و ولز را از دست میدهد . بعد از تحقیقات lively در مورد روشی که ما در حال حاضر با آن مبارزه میکنیم ، او میچرخد و نگاهی تاریخی به این مساله میاندازد که چگونه ما تلاش کردهایم جنگ را تعریف و تنظیم کنیم ، و اینکه چگونه مفاهیم مدرن حقوق بشر و قوانین بینالمللی درباره آن مطرح شد . سپس او اصول اخلاقی جنگ به اصطلاح جنگ علیه تروریسم را بررسی میکند که محدودیتهای این ایدهها را مورد آزمایش قرار میدهد .
آیا بازداشت یک تروریست مظنون یا نقض حق احضار به دادگاه چیست ؟ آیا نظارت بیشتر برای امنیت ملی ما و یا نقض حریم خصوصی ما ضروری است ؟ آیا حملات هواپیماهای بدون سرنشین ، که در خفا اجرا میشود و طبق معیارهای سری ، اقدامات قتل یا توجیهپذیر در جنگ انجام میشود ؟ آیا ما ۱۵ سال گذشته را در رابطه با سابقه خطرناک بینالمللی گذرانده ایم ؟
بحث او در اینجا پر انرژی است ، تاریخهای مورد او به خوبی انتخاب شدهاند و تجربیات فکری او روشن است . اما آنها به جای تغییر در پارادایم ، تغییر میکنند . سوالاتی که او میپرسد به شدت مکالمه را تغییر نمیدهد .
نوشتن خانم بروکس دارای چند tics است . مسئولان اغلب " آه میکشند " ، همانطور که سرخوردگی خود را بیان میکنند . او خودش را زیاد تکرار میکند . لحن صدای او میتواند با بخش جذابی به نام " Ahoy " ، " Ahoy " ، " Ahoy " ، " Ahoy " ( matey ) ، " Ahoy " ( matey ، matey ) به دست آید . " سلام ، سناتور " - و she ادبی را احضار میکند تا عقاید او را توضیح دهد . ( Tolstoy خانوادههای unhappy ، Hemingway در مورد ثروتمند بودن پول بیشتر و غیره )
همچنین گاهی از خودم میپرسیدم که خانم بروکز برای چه چیزی مینویسد . وقتی او اعتراض میکند که " بسیاری از پرسنل نظامی قتل را به عنوان مرکزی برای شغل خود نمیدانند ، به طرز چشمگیری آشکار به نظر میرسد . در برخی موارد ، او به سناتور لیندزی گراهام به عنوان " بلای حزب دموکرات " اشاره میکند که من در ابتدا فکر میکردم یک misprint است : اگر شما ۱۰ دقیقه را در سنا گذرانده باشید ، میدانید که سناتور گراهام ، برای بهتر یا بدتر ، یکی از قانونگذاران دوحزبی حزب جمهوریخواه در هیل میباشد .
با این حال خانم بروکز به طور کلی حساسیتهای پیچیده تری نسبت به لیبرال سنتی دارد . درست است که او از یک خاندان چپ گرا ، وفادار به جنگ ، میآید - او دختر باربارا Ehrenreich ، شاعر poet پرولتاریا ، و جان Ehrenreich ، روانشناس و دانشگاهی است که مطالب زیادی در مورد مسائل بشردوستانه نوشتهاست . اما او همچنین در پنتاگون کار میکرد و با یک سرهنگ دوم در ارتش ازدواج میکرد . بیشتر آنچه که این کتاب را زنده میکند تنش بین این دو جنبه مهم زندگی اوست ، و ممکن است ماهیت تقسیمشده راهحلها را توضیح دهد که او پیشنهاد میدهد تا متناسب با vagaries جنگ مدرن باشد .
بدون شک یکی از آنها والدین خود را خشنود خواهد کرد : او میگوید که آمریکا مجبور خواهد بود تا برخی از حق حاکمیت خود را در قبال " مکانیزمهای عادلانه و موثر برای حل مشکلات جمعی جهانی ، ترک کند ؛ اینجا در خانه ، ما باید بر شفافیت بیشتر و نظارت بهتر برای اجرای قانون قانون تاکید کنیم .
همه چیز بسیار رمانتیک به نظر میرسد ، به خصوص در زمانی که ترامپ و رای دهندگان Brexit چیره میشوند .
پیشنهاد دیگر به روش بسیار متفاوتی رادیکال است . به جای کاهش بودجه دفاعی و توزیع مجدد بودجه به موسسات غیر نظامی - یک راهحل غیر عملی که به کنگره نسبت به پنتاگون و مقیاس کهکشانی گفته میشود - او پیشنهاد میکند که آن را حتی بزرگتر کند و آنها را با استعدادهای مفید برای درگیریهای قرن بیست و یکم استخدام کند . او گستاخانه میگوید : و بعد ، ما باید خدمت را برای همه اجباری کنیم .
منبع سایت سربازی
یکی از آژانسهای توسعه بینالمللی به او گفت : " شما این بچهها را دارید ، " این افسران ۳۰ ساله که زندگی خود را صرف آموزش تانک و عکاسی از مردم کردهاند و فکر میکنند میدانند که چطور به فقر در افغانستان پایان دهند ، در عرض شش ماه ."
به طور عجیبی ، این زمانی است که خانم بروکز به حوزه تخصص خود شیرجه میزند و میگوید که کتاب او در حال حاضر نوعی جلز و ولز را از دست میدهد . بعد از تحقیقات lively در مورد روشی که ما در حال حاضر با آن مبارزه میکنیم ، او میچرخد و نگاهی تاریخی به این مساله میاندازد که چگونه ما تلاش کردهایم جنگ را تعریف و تنظیم کنیم ، و اینکه چگونه مفاهیم مدرن حقوق بشر و قوانین بینالمللی درباره آن مطرح شد . سپس او اصول اخلاقی جنگ به اصطلاح جنگ علیه تروریسم را بررسی میکند که محدودیتهای این ایدهها را مورد آزمایش قرار میدهد .
آیا بازداشت یک تروریست مظنون یا نقض حق احضار به دادگاه چیست ؟ آیا نظارت بیشتر برای امنیت ملی ما و یا نقض حریم خصوصی ما ضروری است ؟ آیا حملات هواپیماهای بدون سرنشین ، که در خفا اجرا میشود و طبق معیارهای سری ، اقدامات قتل یا توجیهپذیر در جنگ انجام میشود ؟ آیا ما ۱۵ سال گذشته را در رابطه با سابقه خطرناک بینالمللی گذرانده ایم ؟
بحث او در اینجا پر انرژی است ، تاریخهای مورد او به خوبی انتخاب شدهاند و تجربیات فکری او روشن است . اما آنها به جای تغییر در پارادایم ، تغییر میکنند . سوالاتی که او میپرسد به شدت مکالمه را تغییر نمیدهد .
نوشتن خانم بروکس دارای چند tics است . مسئولان اغلب " آه میکشند " ، همانطور که سرخوردگی خود را بیان میکنند . او خودش را زیاد تکرار میکند . لحن صدای او میتواند با بخش جذابی به نام " Ahoy " ، " Ahoy " ، " Ahoy " ، " Ahoy " ( matey ) ، " Ahoy " ( matey ، matey ) به دست آید . " سلام ، سناتور " - و she ادبی را احضار میکند تا عقاید او را توضیح دهد . ( Tolstoy خانوادههای unhappy ، Hemingway در مورد ثروتمند بودن پول بیشتر و غیره )
همچنین گاهی از خودم میپرسیدم که خانم بروکز برای چه چیزی مینویسد . وقتی او اعتراض میکند که " بسیاری از پرسنل نظامی قتل را به عنوان مرکزی برای شغل خود نمیدانند ، به طرز چشمگیری آشکار به نظر میرسد . در برخی موارد ، او به سناتور لیندزی گراهام به عنوان " بلای حزب دموکرات " اشاره میکند که من در ابتدا فکر میکردم یک misprint است : اگر شما ۱۰ دقیقه را در سنا گذرانده باشید ، میدانید که سناتور گراهام ، برای بهتر یا بدتر ، یکی از قانونگذاران دوحزبی حزب جمهوریخواه در هیل میباشد .
با این حال خانم بروکز به طور کلی حساسیتهای پیچیده تری نسبت به لیبرال سنتی دارد . درست است که او از یک خاندان چپ گرا ، وفادار به جنگ ، میآید - او دختر باربارا Ehrenreich ، شاعر poet پرولتاریا ، و جان Ehrenreich ، روانشناس و دانشگاهی است که مطالب زیادی در مورد مسائل بشردوستانه نوشتهاست . اما او همچنین در پنتاگون کار میکرد و با یک سرهنگ دوم در ارتش ازدواج میکرد . بیشتر آنچه که این کتاب را زنده میکند تنش بین این دو جنبه مهم زندگی اوست ، و ممکن است ماهیت تقسیمشده راهحلها را توضیح دهد که او پیشنهاد میدهد تا متناسب با vagaries جنگ مدرن باشد .
بدون شک یکی از آنها والدین خود را خشنود خواهد کرد : او میگوید که آمریکا مجبور خواهد بود تا برخی از حق حاکمیت خود را در قبال " مکانیزمهای عادلانه و موثر برای حل مشکلات جمعی جهانی ، ترک کند ؛ اینجا در خانه ، ما باید بر شفافیت بیشتر و نظارت بهتر برای اجرای قانون قانون تاکید کنیم .
همه چیز بسیار رمانتیک به نظر میرسد ، به خصوص در زمانی که ترامپ و رای دهندگان Brexit چیره میشوند .
پیشنهاد دیگر به روش بسیار متفاوتی رادیکال است . به جای کاهش بودجه دفاعی و توزیع مجدد بودجه به موسسات غیر نظامی - یک راهحل غیر عملی که به کنگره نسبت به پنتاگون و مقیاس کهکشانی گفته میشود - او پیشنهاد میکند که آن را حتی بزرگتر کند و آنها را با استعدادهای مفید برای درگیریهای قرن بیست و یکم استخدام کند . او گستاخانه میگوید : و بعد ، ما باید خدمت را برای همه اجباری کنیم .
منبع سایت سربازی
- ۰ ۰
- ۰ نظر